روزگاری جاده ای بودم غرق تردد ، جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد ، من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم ، عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود .

زندگی غمکده ای بیش نبود ، بهر ما جز غم و تشویش نبود ، به کدام خاطره اش خوش باشم ، که کدام خاطره اش نیش نبود .
 

هر وقت حس کردی فاصله ها ما را از هم دور کرده اند ، به یاد خاطره های باشکوهمان بیفت ، باور کن فاصله ها هیچ وقت حریف خاطره ها نمی شوند .
 

انسان عاشق زیبایی نمی شود بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست !

 

عاشقت گشتم تو گفتی عاشقان دیوانه اند ! عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای .

 
اگر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ می گوید ، حقیقت را کسی می گوید که برای تو زندگی می کند !
 

ما همیشه صداهای بلند را می شنویم ، پر رنگ ها را می بینیم ، سخت ها را می خواهیم ، غافل از اینکه خوب ها آسان می آیند ، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند .
 

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود ، هرگز از یاد من آن سرور خرامان نرود ، هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان ، دل به خوبان ندهد وزپی اینان نرود . (حافظ)
 

رواق منظر چشم من آشیانه توست ، کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست ، به لطف خال و خط ربودی از عارفان دل ، لطیفه های عجب زیر دام و دانه توست . (حافظ)